۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

معرفی کتاب : شکنجه و شکنجه گر


رحمان کریمی


تحقیقی در باب « نظام شکنجه » در رژِیم آخوندی
نویسنده : حمید اسدیان ( کاظم مصطفوی )
طرح روی جلد : کار استاد رضا اولیا
انتشارات : بنیاد رضایی ها
چاپ اول : بهار 88

« شـکنجه و شـکنجه گر » اثـری ارزشـمند و تـاریخ مـکان


درعصر استیلای جبار سرکوبگر بی رحم ، خاصه استبداد دینی – فقاهتی ؛ روشنفکران اهل قلم و هنر به حکم ضرورت تاریخی وظیفه یی سخت مبرم و دردستور کار درک و اندیشه و تولید و عمل دارند . ادای این وظیفه حد اقل پاسخی ست به مردم تحت ستم و سرکوب ونیز شاهدی ست زنده برای تاریخ و نسل های آینده . درشرایط دیکتاتوری ، ارزشیابی و سنجش صداقت صاحب قلم و هنر براساس میزان ایفای این نقش متعهدانه دارد . نوع تولید ادبی – هنری متناسب با نیاز جامعه استبداد زده که فریاد ها همواره درگلو خفه می شود ، معیار واقعی آزادیخواهی صاحب اثررا بدست می دهد . هرگز نمی توان خلط مبحث کرد و ادعا را به جای عمل جا زد .


حمید اسدیان ، مشخصاً از جمله متعهدان اهل قلم وقدمی ست که طی سالیان متمادی استیلای استبداد صغیر وکبیر هرگز سنگر تعهد آرمانی و ایمانی خود را که نشأت می گیرد از روح و اندیشه آزادیخواهانه او، ترک نکرده است . او آن چنان به آزادی و رهایی مردم ایران عشق ورزیده و می ورزد که هنوز فرصت پیدا نکرده است تا حجم و ظرفیت زیاد استعداد ادبی خود را که می شود دریک جامعه دموکرات آن را متبلورکرد ، پیاده کند و سهم لااقلی را هم برای دیگر علایق و سلیقه های خود درآثارش درنظر بگیرد . حمید باید دریک مورد ویژه خرسند از مجاهد خلق بودن خود باشد که در پایگاه استوار مقاومت ایران گرفتار خلق و جعل لاطائلات به اصطلاح « ناب ! » که صد من آن به چـِندِرغازی نمی ارزد ؛ نشد . حمید تا کنون حد اقل بیست کتاب بچاپ رسانده است که من مطمئنم چاپ نشده ها کم نیستند . کتاب اخیر این نویسنده توانا و چابک دست یعنی « شکنجه و شکنجه گر » درنوع خود از ویژگی های قابل ملاحظه و تحسین برخوردار است که اگر بخواهیم بدان ها بپردازیم موجب اطناب کلام خواهد شد . نویسنده فقط به شرح موارد شکنجه و شکنجه گران در زندان های رژیم ملایان بسنده نکرده بل آن را به طور تاریخی و بنیادی ، ریشه یابی کرده است . تا کسی این کتاب ضروری و به موقع را نخوانده باشد نمی تواند به ارزش آن پی ببرد و بفهمد که حمید روی این کتاب چقدر با خلوص نیت ، زحمت کشیده است . در کتاب ، فقط نام شکنجه گران صاحب مقام رژیم ذکر نشده بلکه کل سوابق سیاسی آنها مورد تحقیق و تحریر قرار گرفته است . کتاب ، مستند به ما می گوید که دررژیم ملایان برای رسیدن به مقامات بالا باید سابقه بازجو و شکنجه گر و تیرخلاص زن داشته باشی وگرنه جا خواهی ماند واین درتاریخ جوامع استبداد زده ، حقاً که یک مورد استثنایی از سبعیت یک نظام مسلح ایدئولوژیکی می باشد و نمی توان نمونه آن را پیداکرد . حمید به عنوان یک مجاهد خلق و ازاین موضع برحق درمقدمه جالب کتابش می گوید : « ... اما وظیفه ما دراین نفی ( شکنجه و شکنجه گری ) خلاصه نمی شود . ما درصدد ساختن فردایی هستیم بی دارو بی شکنجه و این مقدورنیست مگر اینکه به ژرفا برویم و ریشه های تاریخی مقوله را بخشکانیم . در این صورت باید « نظام شکنجه » به عنوان یک مقوله فرهنگی ایدئولوژیک بررسی شود و ریشه های شکنجه گرپروری نظام آخوند ها را در متن تاریخ و دیروزهای خود بیابیم . این نوع مبارزه برای نفی شکنجه بسا دشوارتر است از افشا گری سیاسی درباره آن » . و ادامه می دهد : « با این دیدگاه ، فلسفه راه اندازی « دادگاه ها » ویا « کمیته های حقیقت یاب آینده » روشن تر می شود . ما درصدد انتقام جویی ، حتا از شقی ترین شکنجه گران خود ، نیستیم . ما می خواهیم با محاکمه کردن آنها یک « ایدئولوژی » را محاکمه کنیم . اما ضمناً می دانیم نباید با تئوری مأمور و معذور تلقی کردن شکنجه گران ، آنها را از مسئولیت جنایت هایشان تبرئه کنیم . نهایت این تلقی به تئوری تقصیر نظام و بعد « دراین قبیل نظام ها همه مقصرند » می رسیم . درحالی که هانا آرنت به درستی گفته است : وقتی همه گناهکار باشند در واقع هیچکس گناهکار نیست . جنبه دیگر این محاکمه بزرگ تاریخی ، با همه پیچیدگی هایش این است که ما ، یعنی همه ما ، می خواهیم به آن حد از آگاهی و فرهنگ برسیم که راه های بازگشت شکنجه گران نه تنها در عین که در ذهن و ضمیر و فرهنگمان بسته شوند » . این افق روشن و امیدوارکننده را یک مجاهد خلق صدیق که هم شش سال زندان کشیده ، هم شکنجه شده ، هم سال ها در قرارگاه های ارتش آزادیبخش ملی ایران بوده ، به تصویر کشانده است . او یک مجاهد خلق ساده نیست . او به حکم روشنفکر بودن ، شاعر ونویسنده پراحساس بودن ، نمی تواند همین جوری بپراند . من مطمئنم که اگر او سازمان سیاسی خود را خوب نمی شناخت ، اگر به شخصیت واقعی مسعود قهرمان و مریم قهرمان و یاران بلافصل آنان ایمان و اعتقادی برپایه شناخت نداشت ؛ چنین زیبا و شفاف و مطمئن سخن نمی گفت . اینجاست که آدم پی به طینت پلید و حقیر مزدورانی می برد که در خوشرقصی برای وزارت اطلاعات ملایان شریر آدمکش چه ترهات و خزعبلاتی سرهم می کنند و نعل را وارونه می زنند .

حمید اسدیان در کتاب « شکنجه و شکنجه گر » در مصرف و کاربرد کلمات هرگز ضرورت محتوایی را از دست نداده و نخواسته است اظهار تشخص و لحیه نویسندگی کند . چنین است که کتاب از نثری بس شیوا ، سهل و راحت و عاری از تصنعات تحمیلی به ظاهر مدرن ، برخوردار است . کلمات موجودات زنده اند و چه جورهم . و نیز دارای هویت فردی و اجتماعی . اجتماع این موجود زنده ، « جمله » است . بنابراین اگر کلمه یی با هویت کاذب در جامعه بنشیند و اظهار وجود کند ، از چشم صاحب نظران بدور نخواهد ماند . حمید به خوبی مقام کلمات را درمی یابد و به جای درست می نشاند . متأسفانه بعضی از اهل قلم یا گرفتار شلختگی و تنبلی هستند یا توان درک همه جانبه کلمات را ندارند . حمید در کتاب مورد نظر وقتی به آحاد شکنجه و شکنجه گران صاحب مقام می رسد با کاربرد کلماتی درخور آن حرامزادگان ، فضایی از طنز و بعضاً تمسخر زهرآگین ایجاد می کند . از حیث نگارش ، بعضی از قسمت های این کتاب گرانقدر ، به شعر پهلو می زند . من به یک نمونه در دسترس که روی آن حرف دارم ، اکتفا می کنم : « راهی که آخوند ها برگزیده و طی کرده اند عصیانی ست علیه پیشرفت و تعالی . لجام گسیختگی درنده یی ست ویرانگر . جانوری که پس از قرن ها زندگی در غار عزلت خود ، در صبحی دوراز انتظار ، دیوار مقابل خود را فروریخته می یابد و خود را حاکم بر سرنوشت ملیون ها انسان می بیند . نشستن در همان غار ، مترادف دفن تاریخی این هیولاست و هیولا با غریزه خود هم بو می کشد که بقایش در حمله و هجوم به انسان ها ودریدن و تکه و پاره کردن آنهاست ». البته صرف نظر از شکوه شاعرانه این متن ادبی ، از حیث مضمون و محتوا باید متذکر نویسنده عزیزمان حمید بشوم که پدیده زشت و شوم و خونریز خمینی دجال و ارتجاع مزمن و سخت ضد انسانی او نه خلق الساعه بود و نه بی ریشه و سابقه در تاریخ . خمینیسم ، هیولایی نبود که قرن ها به عزلت در غار تمرگیده باشد و بناگهان در صبحی بیرون بزند . خمینی ملعون و تبار جنایتکارش حداقل از عصر صفویه با علمداری « مجلسی ها » حضور منحوس و نکبت بار خودشان را در صحن تاریخ ما اعلام داشته اند . آنها در همه جای حیات اجتماعی ما ذی مدخل و مزاحم و منحرف کننده بوده اند . در مقطع 57 بنا به فرصتی که فراهم شد یک کاسه و همکاسه شدند . آنان از هیچ غاری بیرون نزده بودند واین تمثیل با واقعیت وجودی چند قرنی آنها تناسبی ندارد . نسل برنسل مفتخوری کردند . کیسه دوختند و دین و ائمه را وسیله عوام فریبی و تیغ زنی قرار دادند . آنها دراکثر مواقع متحد ملوکانه ها و خان ها و سرمایه داران بودند و از قبل آنان لفت و لیس می کردند و حق امام به حساب شخصی خود می ریختند . سخن دراین باره بسیار است و حمید بهتر از من می داند . من معتقدم که اگر در سال 57 ، از ابتدا مسعود قهرمان آزاد ودر جامعه حضور داشت هرگز اجازه نمی داد که مردم به دنبال خمینی راه بیفتند . مسعود زمانی از زندان آزاد شد که کار از کار گذشته بود و آن ملعون ضد بشر سوار برموج بود .

درهر حال کتاب « شکنجه و شکنجه گر» یکی از منابع ومآخذ بسیار معتبر نه تنها برای امروز که بیشتر برای آیندگان خواهد بود . این کتابی نیست که بعد از چند دهه از حافظه تاریخی برود . اثری ست درخشان که درتاریخ ایران خواهد ماند و چنین است که درعنوان این نوشتار ، صفت « تاریخ مکان » بدان داده ام . مطالعه این کتاب ارزنده برای هر ایرانی آزادیخواه ضروری ست . بهایی که پرداخت می شود به هدر نمی رود .
من به عنوان یک ایرانی اهل قلم در تبعید ، دست حمید را به گرمی و تحسین می فشارم .

0 نظرات: