ــ 1 ــ                              
اوباشان فراشباشی دربار متزلزل ولایت آمدند 
تا شیراوژنان را بترسانند . چون قلیلی از دلاوران 
اشرفی را بدیدند ، فرار را برقرار ترجیح دادند . 
بایسته است که سردسته اوباشان را ببرید به 
گرمابه و واجبات فقاهتی را بخوردش دهید تا 
برود دم دست اولی بلکه « آدم » ! بشود .
ــ 2 ــ
                          
چه صلابتی دارد ، چه هیبت شکوهمند انسانی ، 
پایداری شجاعانه شهر اشرف همیشه قهرمان . 
بیهوده نیست یاران ، بیهوده نیست که در وحشت اند 
وحشت آفرینان دیو و دد تبار . این پیر پا برهنه 
آزادی جوی به تأکید می گوید که بیهوده نیست . 
چون جوخه یی درآید بی سلاح ، بی صدا به خیابان 
آن شهرشرف ، چه پیامی دارد بی شرفان مسلح را 
که جز فرار چاره یی نمی بینند ؟ 
این معجزه توان و مهابت انسان ناب است ، گوهر 
بی بدیل ، بی هراسی در دل ؛ درمتن و بطن یک 
نبرد تاریخی . این اصالت و رسالت مسعود است و 
مریم . این آرایش پر آرامش ارتش آزادی ست ، در
مصاف اشرار خبیث جامانده در رسوبات تاریخ ، 
آنهم به زمانه جامه مبدلان و کاسبان و کاهلان و 
تسلیم شدگان سیاسی . این قلب جوشان و تندرست 
مقاومت ایران است که در ظلمت کوردلان جهان 
سرمایه ، خورشیدوار می سوزاند تا مغز استخوان 
نشخواریان و خفتگان را . 
این ، قهرمانشهر اشرف است .
ــ 3 ــ
                              
این مُرده ریگ عصر جاهلیت ، درعصر تمدن 
یعنی سرمایه وحقوق بشر یعنی حرف بی عمل 
؛ پشتگرم کدامین عادلان جهان است که بی مانع 
مرزها را درمی نوردد ، می بلعد و پررویی هم 
می کند ؟
فراموشخانه نشینان هم هوشمندند و هم از 
یاد نبردگان . خاطرات تلخ را در تاریکی هم 
نمی توان ازیاد برد . خاطره مصدق ، خاطره 
سوکارنو ، خاطره قوام نکرومه و پاتریس 
لومومبا . اما می توان آنها را و چون آنان را 
نادیده گرفت ، درحصار گرفت . و این همانا 
دلیل هوش شیطانی ست . اما امروز دو سردار
، دو همیشه بیدار ، دو ازپای درنیامدنی به 
صحنه آمده است ودشواری کار فراموشخانه 
نشینان نیز همین است که با دو شیر ، دو 
خبره ، دو مجرب ، دو مسلح به سلاح ایمان 
و مقاومت یعنی مسعود و مریم ؛ روبرو هستند . 
می کوشند تا ممکن است برای خود فرصتی 
بجویند وتا می شود مانع برمانع بگذارند . 
وچون کارساز نشد و حریفان از پای درنیامدند
لااقل تا ممکن است دیرتر پیروز شوند . آنان 
مطمئن شده اند که صدای قیام ایران صدای 
مریم است و مسعود و قهرمانشهراشرف .   


1 نظرات:
این اشعار زیبای شما، چون همیشه، جان مایه ای از بینش ژرف و غیرت ملی و روح مردانگی و جوانمردی را در خود حمل میکند. و این چه آموختنی و چه زیباست برای ما همه.
مهرداد
ارسال یک نظر