۱۳۸۸ فروردین ۲۳, یکشنبه

امروز قهرمانشهر اشرف جهاني شده و فردا حماسه يي به جاودان تاريخي

رحمان کريمي


پاسداری از ارزش های ملی و انسانی حماسه یی ست در عصر سقوط ارزشها.
جدا از تعلقات مسلکی حمایت از قهرمانان میهن وظیفه هر انسان شرافتمندی است.
تعصبات و اغراض نباید موجب آسودگی خیال دشمن مشترک گردد.
رحمان کریمی

درنگرش و جهان بيني و فهم تحولات وشرايط غيرقابل پيش بيني يا ناگزير تاريخي ، يک آزاديخواه واقعي ، امر مبارزه با استبداد بي رحم و سخت محيل حاکم ؛ وظيفه يي في نفسه الزامي و سخت مسئولانه و برکنار از سود وزيان و محاسبات احتمالي پيروزي يا شکست ؛ مي داند . هنگام که استبداد مخوف ملا- پاسداري با سياستي « شتر، گاو و گرگ » در حوزه ملي و منطقه يي و بين المللي براي خود و فريب اذهان فرصت مي خرد ، اين روشنفکرانند که واقف بر سياست حاکم مي توانند براي آگاهي توده ها ، موضعگيري لازم کرده و تجاهل العارفين سوداگران بين المللي را رسوا و برملا کنند . استبداد ملايان با بکارگيري فرصت طلبان ، نان به نرخ روز خوران و روشنفکران آرمان باخته ، با تمام قوا به جنگ دشمن آشتي ناپذير خود مي آيد و حتا از سکوت مبارزان ديگر هم بهره مي گيرد . آنانکه با تاريخ مي آيند بايد که صرفنظر از اختلافات مسلکي و شيوه هاي مبارزاتي با شجاعت اخلاقي و انساني به دفاع از قهرمانشهر اشرف برخيزند . امروز دفاع از پايداري قهرمانان ، خود بهترين تعرض است به استبداد حاکم درتماميت آن .
ما را با آنانکه هنوز از پي سي سال تجربه هاي ناکام ، برسر چهارراه حادثه به اميد معجزه يي يا ظهور چهره يي مشکل گشا از درون نظام نشسته اند سخني نيست جز آنکه بگوييم مباد که بدهي تان به يک ملت دربند به فردا سربه جهنم بزند . مجاهدين خلق درحال پا در رکاب براي ورود ، پشت دروازه تهران نايستاده اند تا بدگمانان يک وظيفه مبرم ملي را نا خواسته به سود رژيم به اهمال بگذارند . مجاهدين خلق از حمايت بي دريغ مردم به هرز نرفته برخوردارند و آن را همواره پاس مي دارند . مجاهدين خلق از حمايت سياستمداران بشردوست و فرهيخته غرب برخوردارند و آن را پاس مي دارند . اما اين پرسش مقدر و تعيين کننده در قلمرو آزاديخواهان ميهني پيوسته مطرح است که امروزه چه وظيفه يي در قبال تاريخ خونبار ملک و ملت خود دارند ؟ و به چه دليل مي توان صداي « هيهات من الذله » قهرمانشهر اشرف را شنيد و ناديده گرفت ؟ ما در کجا ايستاده ايم ؟ در مصاف با استبداد اختاپوسي حاکم يا يک احتمال و بي اعتقادي براي فردا که هنوز مسافتي صعب در پيش است براي رسيدن به آن ؟ يا آنچنان اراده و اعتقادمان متزلزل و کاهل شده است که چند و چون هر مسئله حاد ملي و منطقه يي ديگر برايمان چنان جدي نيست که سواي کاغذ بازي و خطابه هاي فراکسيوني ، بهايي بيشتر بپردازيم . آيا اگر فرزندان پاکباز و جان برکف ميهنمان را حمايت کنيم بدين معني ست که راه حکومت را براي مسعود و مريم هموار کرده ايم ؟ اينکه يک برداشت سخت عاميانه و بي خبر از چند و چون اوضاع جهان بيش نيست . مروري بر تاريخ پرتلاطم و غرق درخون و ستم ايران زمين ، نشان مي دهد که چه حب و بغض هاي حتا شخصي موجب کاميابي و طول عمر استبداد هاي حاکم شده است . نگارنده بي هيچ مبالغه و مداهنه به صداقت مي گويم که مدت هاست که هر شب هنگام در انديشه قهرمانشهراشرف بخواب مي روم و در دونوبت بيداري برآن درخشان پرچم افراشته برسرسراي تاريخ امروز به تأمل مي مانم تا دگرباره خواب دررسد و به صبحي ديگر بيدار شوم . من يک قطره از تند باران هاي گذشته بيش نيستم . نه ادعاي روشنفکري دارم ونه آنقدر بي خبر و جاهلم که به آساني هر کلاه تنگ يا گشادي را برسر بگذارم . آنچه درمن مي جوشد حضور به درازا کشيده شده جرثومه يي ست که مي رود تا از ستمديدگي ملت هاي ستمکش به فريب براي بقا و توسعه خود بهره بگيرد . درحيرتم از آنانکه خود را روشنفکر مي دانند اما دستخوش شعارهاي مجلس آراي ضد استکباري مشتي ملايان آدمکش مي شوند و فکر نمي کنند که اين سارقان شرف و اعتبار و سرمايه ملت ايران که درکشتن و به هدف رسيدن مرزي نمي شناسند ، چگونه مي توانند ضد امپرياليسم باشند ؟ مجموعه کثيف و بس شيادي که زنان و دختران ما را به گناه بدحجابي به کيفر و تحقيرمداوم مي گيرند و در همان حال براي ستارگان سيمين تن هوليوود آغوش مي گشايند ، مجموعه فاسد و تبهکاري که براي رسيدن به اهداف ماکياولي خود از بمبگذاري حتا ميان مردم مسلمان ابائي ندارند چگونه مي توان مبرم ترين وظيفه در قبال مجموعه يي پاک از جان برکفان ؛ به خاطر آنان ناديده گرفت ؟
از مغلطه کاران فرقه دستاويز مچل درراه مانده درمي گذرم و به صراحت مي گويم که تا رهبران يک جنبش پايدار ، خود ايثارگر و قهرمان نباشند نمي توانند آنهم دردراز مدت قهرمان پرور شوند . اگر جزاين بود ، همچون کارنامه احزاب و سازمان هايي که ديديم و تجربه کرديم ، از زير و بالاي جنبش تعدادي صادق و جانباز به شهادت يا يأس و سرخوردگي مي رسند و جنبش هم اگر بماند مانند پيکره يي بلغمي و رعشه يي درحداکثر توان ، هنرش و حضورو بروزش اين است که نخود آش روز باشد . مجاهدين خلق ، خالقان اراده هاي استواري هستند که پشت يک رژيم مسلح به تمامي امکانات ممکن را به لرزه درآورده اند . يک روز به غفلت نيا سوده اند و از هيچ گردبادي هم واهمه يي ندارند . سد بر سد نهاده اند که امروز رژيم ملايان پشت ديواره هاي قهرمانشهر اشرف در چه کنم مانده است .
دفاع از قهرمانشهر اشرف ، دفاع از اعتبار و شرف و غرور ملي و انساني خود برکنار از تعلقات سازماني ست . جهان صداي قهرمانان ما را شنيده است . جهان در برابر اين پايداري بي نظير دارد احساس مسئوليت مي کند و واي اگر ما خود را انسان ايراني ، آزاديخواه و ضد استبداد بدانيم و سکوت کنيم . سکوت آبي ست که خواه نا خواه به آسياب رژيم خواهد ريخت . نگارنده که نه افتخار مجاهد بودن دارم و نه شورايي و در سني هستم که خواه نا خواه فردا ، سهمي از آن من نخواهد بود ، ايرانيان شرافتمند و صاحب مسئوليت را به حمايت از قهرمانشهر اشرف فرا مي خوانم .

0 نظرات: