۱۳۸۴ آذر ۵, شنبه

قطعات یک موزاییک

رحمان کریمی

شـاید که فــردا دیــر باشــد

در روند تاریخی ملت ها ، زمانی فرامی رسد که سرنوشت آماده ورق خوردن است . ملت درنقطه عطف تعیین کننده یی قرار می گیرد که غفلت یا کم توجهی بدان چه بسا موجب فاجعه یی عظیم و جبران ناپذیر گردد . عوامل ذی مدخل به اشکال پنهان و آشکار گرم کارمی شوند اما آنکه سرنوشت مستقیماً و سنگین و مهیب بدو مربوط می گردد یعنی مردم اگر جدی نگیرند یا بی تفاوت بمانند ، فردای فاجعه در برابر تاریخ و نسل های آینده برای همیشه بدهکار و شرمنده خواهند بود . ظهور هیتلر و نازیسم درآلمان همراه با توفان مداومی از تبلیغات فریبنده و به ظاهر اشباع کننده تمایلات ناسیونالیستی مردم آلمان بود . موج عظیم تبلیغات و سنخنرانی های حق به جانب مبلغان فاشیسم هیتلری ، بسیاری از حتا تحصیلکردگان و نخبگان جامعه را یا همراه و همقدم با نظام کرد و یا در حالتی پاسیف و بی عمل ، مرعوب و مغلوب نمود . هفتصد هزار نفر فراری از میهن شدند . جنجال تبلیغاتی هیتلری میهن پرستان در تبعید را بعنوان خائن معرفی و به خورد مردم می داد . زمان ، زمانی بود که دانش آموختگان خود فروش می بایست آقایی و سروری مشتی اوباش دیوانه را گردن می نهادند . نظام فاشیستی هیتلری برپایه ایدئولوژی نژادی ، مطامع و مقاصد توسعه طلبانه خود را زیر پوش ادعاهای ارضی و یا اغفال جهانی برنامه ریزی و به پیش می برد . حضور شوروی در صحنه جهانی آن چنان فکر سیاستمداران غرب را به خود مشغول داشته بود که خطر فاشیسم هیتلری را جدی نمی گرفتند . وقتی شتر تجاوز و اشغال در حیاط خلوت خودشان پیدا شد ، کمربندها را سفت و آماده دفع خطر شدند . فاشیسم از هرنوع آن – خواه نژادی یا مذهبی – ماری ست که در آستین سرمایه داری رشد پیدا می کند . این مار سرانجام دست پرورش دهنده خود را نیز خواهد زد . و چنین بود که وقتی دم و دستگاه فاشیستی برچیده شد این آلمان بود که به ویرانه یی مبدل شده بود و این مردم آلمان بودند که بر تلی از ویرانه ها می بایست با انفعال و عذاب وجدان پاسخگوی تمامی فجایعی باشند که مشتی جنایتکار مالیخولیایی مرتکب شده بودند . داستان مردم و میهن ما البته از جهاتی رقت انگیزتر و پرزیان تر بوده و هست . ملایان حاکم و اوباشان مسلح آنان تا کنون هیچ قدم مثبت و قابل ملاحظه یی برای رشد و تعالی کشور ما نه تنها برنداشته اند بلکه آنچه هم بوده تا توانسته اند آن را از حیض انتفاع ساقط کرده و ایران را در تمامی زمینه های تولیدی و صنعتی ، علمی و فرهنگی به عقب برده و نیازمند خارج کرده اند . و شگفتا این بی شرمان پر مدعا و عوامفریب خواب تسخیر سرزمین هایی را می بینند که از هر حیث به تکنولوژی آنها احتیاج مبرم دارند . رژیم فاشیستی - مذهبی حاکم برایران رؤیای استیلا و بقای خود را با برقراری یک امپراتوری بنیادگرایانه در بدست آوردن بمب اتم می بیند . فاشیست ها و دیکتاتورها از درک واقعیت و درس گرفتن از تجربه های تاریخی عاجز و ناتوان هستند . آنها همیشه پنداشته و می پندارند که اشتباهات همگنان خود را تکرار نخواهند کرد . غافل از آنکه محور وجودی خودشان اولین و آخرین اشتباهی ست که در متن و موضعی از تاریخ بشریت پیش می آید . اشتباهی بس گران و فاجعه آمیز . سرطانی که عمل آن بسیار گران و دردناک تمام خواهد شد . این ملت است که باید درد و رنج و خسران را تا چند نسل تحمل و برای همیشه شرمنده جهان بماند . اینجاست که مسئولیت امروز مردم ما فراتر از تمامی مسئولیت هایی ست که تا کنون بعهده داشته است . رژیم توسعه طلب ملایان و اوباشان میهن ما را به مرحله یی از سرنوشت رسانده اند که به یک لحظه آن نیز نمی توان غافل بود . ایران ، سرزمین آفتاب تابان است . انرژی خورشیدی می تواند جایگزین انرژی اتمی گردد اگر مملکت بدست دیوانه ها اداره نمی شد . تأمین انرِژی اتمی برای مصارف صلح آمیز یک دروغ بزرگ گوبلزی ست . آنهمه تأسیسات و تونل ها در نقاط مختلف کشور به وضوح این ادعای دروغ را فاش می کند . افشاگری های چندین ساله شورای ملی مقاومت ایران آنچنان مستند و بی شبهه بوده است که حامیان رژیم را ناگزیر به قبول آن کرد . این حامیان و طرف معامله های بین المللی وقتی صدای زنگ خطر را جدی گرفته اند که توسعه طلبان برایران نشسته تا دستیابی به بمب اتم فاصله یی چندان ندارند . مقاومت بیدار و همیشه حاضر در صحنه سیاسی ایران و جهان ، وظیفه میهنی خود را بیش از حد توان به انجام رسانده و می رساند و لحظه یی هم غافل نخواهد ماند . اما امروز مردم ایران نقشی تعیین کننده بعهده دارند . سرکوب و اختناق بی سابقه نباید موجب سکوت و بی عملی گردد . رژیم دیکتاتوری حاکم با به خیابان و میادین کشاندن ایادی و مزدوران خود می خواهد به جهانیان نشان دهد که ملت با اوست ! . ملت نیز به هر شکل ممکن باید نشان دهند که خواهان بمب اتم نیستند . باید نشان دهند که اگر ملتی زیر یوغ مخوف ترین استبداد عصر هستند اما بیداردل و آگاه هم هستند . باید به هرطریق ممکن صدای خود را به گوش جهان برسانند که با بلند پروازی های مشتی تبهکار دیوانه همراه نیستند . عصر ، عصر اینترنت است . بعنوان مثال از این وسیله می توان نظریات حق طلبانه خود را به مراکز مختلف بین الملل انتقال داد . شعار نویسی یکی دیگر از راه های مقابله با اهداف و تبلیغات رژیم می باشد . ملایان نشان داده اند که در سرکوب و قلع و قمع حد و مرزی نمی شناسند . بهترین راه ، برقراری تظاهرات موضعی و پراکنده است . یعنی در صد نقطه شهر به اعتراض برخاستن و با آمدن نیروی پلیس ، به سرعت پراکنده شدن . میتنگ موضعی سبب می شود که نیروی سرکوبگر رژیم در صد نقطه پخش وگیچ و پراکنده بماند . روی این موضوع می توان مبسوط تر بحث کرد . دستیازی ملایان به بمب اتم را نباید آسان گرفت . آنها می خواهند با دردست داشتن بمب اتم نه تنها حاکمیت خود را بیمه کنند بلکه دراین اندیشه خام و جنون آمیز هستند که کشورهای منطقه را زیر استیلای خود درآورند . طبیعی ست که جهان خاموش نخواهد ماند . ناگزیرند از هر طریق ممکن دفع خطر کنند . رژیم همچون همپالگی های تاریخی اش خواهد رفت ، اما برایران و ایرانی چه خواهد گذشت ؟ . اگر امروز که هنوز امکانی هست به فردا نیاندیشیم ، شاید که فردا دیر باشد .

سخنـی با دوسـتان سـیمای آزادی ونشریه مجاهد

بی هیچ تعصب و جانبداری ، سیمای آزادی مدت های زیادی ست که با برنامه های متنوع و مردم پسند خود ، مورد توجه روزافزون ملت ایران در داخل و خارج کشور قرار گرفته است . سیمای آزادی و نیز نشریه مجاهد به وظیفه و رسالت تاریخی خود به خوبی واقفند و هرگز از آن غافل نمانده اند . اما آنچه امروز دارد با دیوانگی های لگام گسیخته ملایان و مباشران اوباش و ماجراجوی آنان بر میهن ما می گذرد ، این وظیفه را بس حساس تر و مهمتر کرده است . تبلیغات رژیم می کوشد از موضعی ناسیونالیستی و ننه غریبم لااقل بخشی از مردم زود باور و ساده اندیش را بفریبد که ما حق داریم برای تأمین مثلاً نیروی برق کشور ، پروژه اتمی خود را دنبال کنیم . سیمای آزادی دقیقاً باید این نقطه فریب و دروغ را با زبانی همه فهم ، ملموس و مردمی و نیز مدلل و اقنایی ؛ هدف قرار دهد . به برنامه های مربوطه خود دراین زمینه شور و هیجان طبیعی که حاصل غیرتمندی یک جنبش دلسوز و پیشتاز است ، بدهد . امروز میهن بلا دیده و ستم کشیده ما می رود تا بدست اشرار حاکم بر لب پرتگاه قرار گیرد . مقاومت ایران ربع قرن است که با فدای تمام درخدمت ایران و ایرانی و سرنوشت بشری خاصه ملل منطقه خاورمیانه بوده و هست . اگر روزی یک مجاهد خلق این فرصت را پیدا کند که سفره دلش را به روی ملت خودش باز کند ، آنگاه ست که مردم خواهند فهمید که چه ستم ها بر پاک ترین فرزندانشان رفته است و آنان در راه سعادت ملتشان چه رنج ها کشیده و چه خون دل ها خورده اند و از پای درنیامده اند . این راست است که سرانجام حقیقت به روزی آشکار خواهد شد . اما امروز مسئله بود و نبود یک ملک و ملت است و سیمای آزادی و نشریه مجاهد سخنگویان این ملک و ملت . بکوشیم که هرچه بیشتر و روشن تر با خنثی کردن تبلیغات مزورانه و فاشیستی ملایان به آگاه شدن اقشار جامعه در تلاطم ایران ، مدد برسانیم و این امر می بایست کاملاً طبیعی و غیر کلیشه یی باشد . با بررسی دقیق و واضح احتمالات ، فردا را در نظر همگان تجسم ببخشیم . شمایان همیشه پیشتاز بوده اید و به کوری چشم دشمنان و معاندان ، پیشتازتر بمانید .

0 نظرات: