۱۳۸۸ فروردین ۲, یکشنبه

آسـان مپنــداريــد ، قهــرمــا نشــهر اشــرف را- رحمان كريمي


رحمان كريمي



خداوندان قدرت و فرمانده همسايه ملعون، هميشه با شما نيستند.

از تاريخ بياموزيد تا به سرفرازي حکومت کنيد در دوره اشغال.

اگر ملعنت ملعونان را درنيابيد همانا که از بازندگان تحقيرشده فرداييد ,

ايران چنين نخواهد ماند ، عراق نيز آري .


اينک، قهرمانشهر اشرف به يمن هوشياري قناعت پيشه! بين الدول، وارد دشوارترين آزمون حيات تاريخي خود و مردم دراسارتش؛ شده است. چه دنياي دل انگيز! و بي در و دروازه يي ساخته اند سوداگران مرگ که رجالان و قتالان شنيعت مدار شريعت ابزار، همان شيخک افيوني که عنوان سردسته جنايت پيشه گان را دريک گاوبندي و لاتاري شتابزده خميني نشان، چنان مفت به دست آورد که براي اثبات لياقت فطري اش همواره در وقاحت و حيله گري و توطئه درتلاش پيشي گرفتن از اربابش خميني مي باشد؛ کمر به برچيدن اشرف قهرمان بربسته است. او در ديدار با رئيس جمهور عراق، توافقنامه في مابين را متذکر و به تأکيد اجراي آن را مطالبه مي کند. و از پي اين ديدار خونخوار کوسه يي همچون شيخ علي اکبر رفسنجاني آغا محمد خان قاجار نسب را براي يک هفته به عراق اعزام مي دارد تا بر طرح توطئه، نظارت مستقيم داشته باشد. اين پرسش تاريخي براي عراق و مردم بلا ديده عراق مطرح است که چه افتخاري است که رئيس جمهور با عمري سابقه سياسي به ديکته شيخکي نوکيسه و تازه به دوران رسيده براي اعلام و اجراي فرامين صادرشده به دولت متبوعه، به وطن باز گردد؟ بگذريم از آن که علي القاعده، ميهن پرستان واقعي در زمان اشغال نه تنها تن به تشکيل دولت تحت نظر مي دهند که بي واسطه درکنار ملت مظلوم خود هم قرار مي گيرند. برداشتها مختلف است. شايد صلاح انديشاني جز اين بيانديشند اما آنان حاضرند تن به دوسيطره و استيلا بدهند؟ در امارت و سياست خرد و مآل انديشي دو صفت لازم و ضروريست که دولتمردان را در چنبره شرايط روز گرفتارشدن برحذر مي دارد و بدانان آينده نگري مي بخشد. اگر تاريخ به تعبيري پروسه مداوم مجموعه تجربه هاست، واي بر نوبرآمدگاني که ازاين تجربه ها غافل بمانند. مگر چند قرن از تجربه تلخ و به شکست انجاميده احزاب برادر بلوک ديروز شرق مي گذرد؟ مگر چند قرن از تجربه «حيات خفيف خائنانه» خميني دجال و مرحوم بازرگان مي گذرد که دولت همسايه يعني دولت آقاي نوري المالکي آن را به بوته فراموشي سپرده است؟ آيا اين دولت به راستي دستخوش وعده ها و چرب زبانيهاي مشتي ملاي قالتاق و پاسداران آدمکش آنان، ازتاريخ غافل مانده است؟ آيا نمي دانند که براي سردمداران «ام القرا» سرپلي موقت بيش نيستند؟ نگارنده مي بيند که چه بسا فردا، صدر و حکيم هم، همچون آخوند مهدي هاشمي در ايران؛ بعد از خدمات شايان سينه ديوار گذاشته شوند. آنان که مجموعه خبيث و بي مسلک و قدرت طلب نظام ملا ـ پاسدار حاکم بر ايران را نشناخته اند، بدانند که خود و موقعيت خود را نيز در نيافته اند. مباد که به تحريک و تهديد و تطميع و بهانه «برادران ديني»، اشرف را آسان و راحت الحلقوم بپنداريد که مطمئن باشيد بدين خيال باطل، تمامي اعتبار و ادعاي نودموکرات بودن خود را يکجا به باد رسوايي خواهيد داد. مباد که گمان بريد با برچيدن اشرف، از شر مطالبات و مطامع فتنه انگيز تيزدندان خوش اشتهاي همسايه هار؛ خلاص مي شويد. آن گرگهاي تازه به دوران رسيده، برداشتن سد سديد اشرف را مي خواهند تا بي مانع و رادع تمامي عراق را ببلعند و تحت سيطره درآورند و سکوي پرش و هجوم به منطقه کنند. اگر براي امروز و فرداي خود، در جهان عرب آبرويي مي خواهيد بايد به فرزانگي انديشه و عمل کنيد. رژيم ملاـ پاسدار طي 30سال حاکميت خود نشان داده است که پايبند هيچ اصل و عهد و ميثاق و دوستي نبوده ونيست. به ياد بياوريد که پازن اين گله وحوش خميني، وقتي مي خواست آقاي منتظري را کنار زند تا راه براي امثال خامنه اي و رفسنجاني باز شود به صراحت گفت من با هيچکس عقد اخوت براي هميشه نبسته ام. اين فلز و ذات و مرام خراب و بي وفاي شاگردان او نيز هست. از خوش وبشهاي امروزيشان سرمست مشويد که نادمان فردا خواهيد شد. هرچند قياس مع الفارق است اما دگرباره به ياد مي آوريم که امثال « الربيعي» در احزاب برادر بلوک شرق و جهان سومي ها کم نبودند. بهانه اطاعت کورکورانه و مزدوري، ايدئولوژي و ستاد پيشاهنگ برادر بزرگ بود. وديديم برآنان و برادربزرگ چه رفت. آنان به هيچوجه قابل مقايسه با اين مادون جانوران قدرت طلب پررو نبوده و نيستند و ميزان عقل مي تواند خود به سنجش و محاسبه نسبي و عيني بپردازد.
معرکه داران بس محيل، خونريز و فتنه انگيز حاکم برايران چه مسلکي را جز آقايي و سيادت خود وتوسعه طلبي را نمايندگي مي کنند که دولتي به دليل اشتراک مذهب بخواهد آنان را معلم و سرمشق خود قراردهد؟ اين گرگ روبهان براي مردم ايران، زندانبان، شلاق زن، شکنجه گر و دزد قهارهستند و براي بخشهاي بي خبر ملل منطقه و جهان اسلام پرچمدار ضد استکبارجهاني! و براي بين الدول شرق وغرب گاو نه من شير. و هم اينان چون به آمريکاي لاتين مي رسند آن هم با دستاني تامفرق به خون چپهاي ايران رنگين؛ چپ مي شوند و رفيق آخوند خامنه اي. و چون به «شيطان بزرگ» مي رسند، لب توي لب البته در خفا وبا پرده داري لابيها و ايران گيتيهايي که کارتلها و تراستها را دلالي مي کنند. اگر مسلماني هست که از اين نامسلمانان ببايد پرهيز، اگر دنيا و دولت دوستي است باز هم بايد ازاين بي معرفتان قدرناشناس غدار، دوري کردن.
ما ايرانيان 30سال تحت سيطره و ستم نظام ملا- پاسدار ، اعلام مي کنيم که حکم محک و آزمون سختترين سالهاي ناباور، اشرفيان قهرمان را شريفترين، رشيد وشجاع ترين پيشاهنگ جان برکف ميهن آفت زده خود براي کسب نجات و آزادي مي دانيم. اين پايدار عزيزان از آغاز مي دانستند که وقتي براي صف اول مبارزه به عراق مي آيند براي ثبت نام در کلوب تيراندازان يا باشگاه سوارکاران نيامده اند. اينان هست ونيست پشت سر گذاشته براي رهايي ايران آمدند و هم اکنون در دشوارترين گره تهاجمي رژيم تا پاي جان ايستاده اند و به قول سترگ رهبر مقاومت سرفراز ايران آقاي مسعود رجوي، واي اگر يک تار موي اين عزيزان به باد رود که پرچمدار مريم قهرمان جهاني را بر سر مسببان خواهد شوراند. آخر اين چه منطقي است که مزدوران و وابستگان و آدمکشان و بلواگران رژيم ملا ـ پاسدار در عراق را ناديده و يحتمل تحت حمايت قرار داده و آنگاه اشرف را متهم به صفاتي کرد که ازآن مبراست؟ اگر در نزد بين الدول، ارزشها تا بدين حد سقوط کرده است، ما نيز تکرار مي کنيم که قهرمانشهر اشرف نه آن معادله ساده يک مجهولي ست که چون a + b +c شد، مساوي مي شود با صفر. نه، چنين نيست. هر اشرفي خود يک شهر اشرف است و نماينده يي از ملتي که چون صدا برآرد، به بي رحمي سرکوبش مي کنند. مردم ايران و عراق قرنها و قرنها در جوار هم زندگي خواهند کرد و واي و بدا به حال فتنه انگيزان و فريب خوردگان آنان.
قلوب ما ايرانيان با شجاعترين و پاکترين فرزندانمان هست و خواهد بود و هيچ گزندي را برآن عزيزان، برنمي تابيم مگر آن که به فرياد؛ جهان را صدا کنيم.

0 نظرات: